Web Analytics Made Easy - Statcounter

انتخاب فیلم نگهبان شب برای نماینده ایران در اسکار که فاقد معیارهای لازم است نشان می دهد که وضعیت سینما بسیار وخیم و نا امید کننده است.

انتخاب فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی‌به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار پرسش‌ها و حواشی زیادی را در رسانه‌ها و فضای مجازی به وجود آورد، عده‌ای با طرح این پرسش که فیلم «نگهبان شب» که حتی یک حضور بین‌المللی نداشته پس براساس چه ویژگی به اسکار معرفی شده؟ به انتخاب این فیلم ایراد گرفتند و برخی هم نظرشان بر این بود که اساسا فیلم کیفیت مناسب جهانی ندارد و از نظر سینمایی فاقد اعتبار جهانی است


 ضمن اینکه از نظر رویکردهای سیاسی هم آن‌قدر پیشرو یا رادیکال نیست که بتواند نماینده شایسته‌ای برای ایران باشد، بعضی هم نظرشان بر این بود که سینمای ایران در یکی، دو سال اخیر کفگیرش به ته دیگ خورده و انتخاب «نگهبان شب» به عنوان نماینده سینمای ایران در مهم‌ترین رویداد سینمایی جهان، نشان از اوضاع وخیم سینما دارد، عده‌ای هم معتقد بودند که فیلم‌های جوانان زیادی شایستگی معرفی به اسکار را داشت و کمیته انتخاب می‌توانست این جسارت را به خرج دهد که فیلمساز جوان را به اسکار معرفی کند که نکرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اما پرسشی که می‌توان به‌این بحث اضافه کرد این است که وقتی به جدول معرفی فیلم به اسکار نگاه می‌کنیم بعضی فیلمسازان ایرانی رکورددار معرفی به اسکار هستند، مجید مجیدی شش‌بار و اصغر فرهادی پنج‌بار، رضا میرکریمی سه‌بار. آیا برای انتخاب نماینده سینمای ایران به اسکار درگیر القاب و اسامی هستیم؟ چرا فقط تعدادی کارگردان شناخته شده برای حضور در اسکار معرفی می‌شوند؟

 

ما با چند منتقد شناخته شده سینما در این باره صحبت کردیم و نظرشان را در مورد انتخاب فیلم «نگهبان شب» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار جویا شدیم که در ادامه می‌خوانید.

 

هوشنگ گلمکانی: نگاه رسمی، فارغ از معیارهای موفقیت در اسکار

 

هوشنگ گلمکانی منتقد و کارگردان سینما معتقد است: «از آنجایی که نهادی دولتی مسوولیت معرفی فیلم به اسکار را برعهده دارد پس فیلمی‌را انتخاب می‌کند که با گرایش‌ها و حال و هوای خودش و سیاست‌های رسمی سازگار و نزدیک باشد. معمولا هم توجه نمی‌شود به‌اینکه فیلم برگزیده معیارهای موفقیت در رقابت‌های اسکار را دارد یا خیر؟ خیلی وقت‌ها هم فیلم‌های ارزشی برای حضور در اسکار انتخاب می‌شود فقط برای اینکه بگویند این فیلم مورد علاقه‌مان است؛ فارغ از آن معیارهای موفقیت در اسکار.»

 

او ادامه می‌دهد: «میرکریمی فیلمساز خوبی است و نگهبان شب هم فیلم بدی نیست. با توجه به روندی هم که کمیته معرفی فیلم به اسکار در سال‌های گذشته داشته و لو رفتن چند فیلم قابل توجه سال گذشته در فضای مجازی که مانع از اکران عمومی آن‌ها (به عنوان یکی از شرط‌های اصلی انتخاب فیلم برای اسکار) شد، انتخاب نگهبان شب کاملا طبیعی بود، اما اگر انتخاب را نهاد دیگری از جمله خانه سینما یا کانون کارگردانان برعهده داشت شاید فیلم دیگری انتخاب می‌شد. »

 

احمد طالبی‌نژاد: موقعیت میرکریمی‌را هر کسی ندارد

 

احمد طالبی‌نژاد منتقد سینما در ابتدای صحبتش می‌گوید: واقعا تعجب می‌کنم که چطور گاهی وقت‌ها فریاد مرگ بر امریکا سر می‌دهیم و از آن ‌طرف برای حضور در مراسم اسکار سر و دست می‌شکنیم و پدر هم را در می‌آوریم.

 

او به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: واقعیت این است که اسکار رویداد سینمایی سیاسی است که در چند سال گذشته حتی وجه سیاسی آن بیشتر هم شده است. برگزار‌کنندگان آن از کشور امریکا هستند، به عبارتی کدخدای جهان به شمار می‌روند؛ پس نگاه می‌کنند ببینید کجای دنیا چه موضوعی بحرانی است و در چه محفلی از آن بحران صحبت می‌شود تا فیلمی‌از آن کشور را انتخاب کنند. بنابراین از آنجایی که کشورمان دچار ناآرامی‌درونی است فیلم‌هایی که نشان بحران داشته باشد بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد؛ تعارف که نداریم جایزه فیلم فروشنده اصغر فرهادی هم کاملا سیاسی بود.

 

طالبی‌نژاد می‌گوید: اسکار جشنواره نیست جایزه است، پس این جایزه باعث معرفی اثر و فیلمساز به جهان می‌شود؛ بنابراین فیلمی‌از جانب اسکار انتخاب می‌شود که نگاه سیاسی هم داشته باشد.

 

به گفته‌این منتقد سینما قطعا در ایران براساس سیاست مسوولان سینما فیلم به اسکار معرفی می‌شود و اساسا بعضی فیلمسازها، برگ سبز حضور در این مراسم را دارند.

 

طالبی‌نژاد به جمله مشهور جواد شمقدری اشاره می‌کند که زمانی گفته بود «برای موفقیت فیلم جدایی نادر از سیمین لابی کردیم» و توضیح می‌دهد: آن زمان همه فکر می‌کردند این حرف شمقدری شوخی است اما به نظرم دیدگاهی پشت آن حرف بود و آن اینکه برای مطرح شدن و موفقیت فیلم‌های فیلمسازان ایرانی در خارج از کشور باید گفت‌وگو کرد و به قول شمقدری لابی داشت و ارتباط برقرار کرد. که در دیگر کشورها هم این روش اعمال می‌شود مثلا برای فیلم میلیونر زاغه‌نشین ساخته دنی بویل خاطرم هست کارگردانش یک سال در امریکا این طرف و آن طرف می‌رفت، نه به لحاظ مالی،بلکه به لحاظ ارتباطی تا بتواند داوران را مجاب کند. دهه ۶۰ و ۷۰ در مورد حضور سینمای ایران در مجامع بین‌المللی نیز وضع به گونه‌ای بود که قالیچه‌ها می‌رفت و هدایا به مسوولان سینمایی کشورهای مختلف داده می‌شد تا سینمای ایران موفق شود.

 

این منتقد سینما در پاسخ به‌این سوال که چرا نام تعدادی فیلمساز همیشه به عنوان نماینده سینمای ایران معرفی می‌شود، می‌گوید: به هر حال یک عده از فیلمسازان خودی تشخیص داده می‌شوند و موفقیت‌شان را ساز و کار دولتی می‌دانند. فیلم‌هایی هستند که توسط دولت تولید می‌شوند البته به غیر از اصغر فرهادی که دولت به موفقیت او نیاز دارد بقیه فیلم‌های معرفی شده تولید دولت بودند به هر حال بپذیریم موقعیت میرکریمی‌را هر کسی ندارد. البته میرکریمی‌انسان بسیار محترمی‌است اما دولت هر فیلمسازی را تایید نمی‌کند.

 

به گفته طالبی‌نژاد این روزها سینمای ایران به‌شدت دو قطبی شده بعضی مغضوبین و بعضی مقربین به شمار می‌روند، مقربین مثل مجیدی و میرکریمی و انبوهی دیگر از فیلمسازان خودی که فیلم‌های‌شان توسط دولت حمایت می‌شود و مغضوبین فیلمسازانی هستند که خودشان را ملزم به قوانین دولتی نمی‌دانند و با پول خودشان فیلم می‌سازند (مشخص هم نیست این پول‌ها از کجاست).

 

اما وزارت ارشاد با تنگ‌نظری و محدود کردن این فیلم‌ها را انتخاب نمی‌کند.

 

به هر حال امیدوارم نگهبان شب مطرح شود و چه‌بسا جایزه بگیرد من حتما خوشحال می‌شوم. میرکریمی فیلمساز خوبی است، چراکه فیلم بد در کارنامه‌اش ندارد و امیدوارم موضوع اخلاقی که تم همه فیلم‌های اوست بتواند نظر خارجی‌ها را هم جلب کند.

 

اما اگر او انتخاب نشد و جایزه نگرفت، ما از انتخاب اشتباه خودمان درس بگیریم و بگذاریم گزینش فیلم برای اسکار سیر طبیعی خود را داشته باشد و اصلا اجازه دهند خود تهیه‌کننده‌ها فیلمی‌را به عنوان نماینده سینمای ایران انتخاب کنند. باتوجه به واکنش‌های جهانی به نهادهای دولتی ایران، انتخاب فارابی به عنوان نهاد دولتی بیشتر باعث می‌شود فرصت حضور از سینمای ایران گرفته شود.

 

شاهین شجری کهن: مسوولان خودشان هم می‌دانند «نگهبان شب» شانسی در اسکار ندارد

 

همچنین شاهین شجری کهن منتقد سینمای ایران درباره شایستگی فیلم «نگهبان شب» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار به خبرنگار سینما اعتماد می‌گوید: «نگهبان شب» ساخته سیدرضا میرکریمی یک فیلم با قصه کاملا شخصی و در عین حال خنثی است که امکانی برای موفقیت در اسکار ندارد و اساسا نماینده جریان اصلی سینمای ایران به شمار نمی‌رود. او ادامه می‌دهد: چه بسیار فیلم‌های ایرانی با سوژه‌های خوب و جدید و خصوصا اجتماعی که می‌توانست به عنوان نماینده سینمای ایران معرفی بشود که نشد. او می‌گوید: همان‌طور که می‌دانیم این روزها نگاه و‌ تمرکز جامعه جهانی بر کشورمان زیاد است و مسائل ایران توسط کشورهای دیگر کنجکاوانه دنبال می‌شود، پس در این شرایط چه بهتر بود فیلمی‌که نماینده تکاپو و حیات و سرزندگی سینمای ایران است به جهان معرفی شود.

 

خصوصا اینکه جوانان زیادی هستند که فیلم‌های‌شان حاوی تفکر و اندیشه و‌خلاقانه است و در ضمن بازتابی از شرایط روز جامعه هم به شمار می‌رود.

 

این منتقد سینما در ادامه صحبتش در مورد راهیابی این فیلم به لیست نهایی کاندیدای اسکار توضیح می‌دهد: بی‌تعارف باید بگویم که آقایان مسوول خودشان هم می‌دانند «نگهبان شب» موفقیت و شانسی در اسکار به دست نمی‌آورد ولی می‌خواهند آدم‌های موجه و بی‌دردسر را برای حضور در مجامع جهانی انتخاب کنند تا این افراد برای‌شان مشکل‌ساز نباشند. وگرنه چرا از میان نسل جدید و فیلم‌های جوانان، فیلمی‌را انتخاب نکردند؟

 

رضا درستکار: رویکرد اسکار

 

با جشنواره‌ها فرق دارد

 

اما رضا درستکار دیگر منتقد سینما با بیان اینکه دیدگاه اسکار با جشنواره‌های دیگری همچون کن متفاوت است، در گفت‌وگو با قدس آنلاین گفته بود: رویکرد در جشنواره کن کاملا هنری است و قالب‌های جدید و دستور زبان سینمایی مورد توجه قرار می‌گیرد حالیا که اسکار، مراسمی‌است از جنس سینمای پروداکشن. فیلمی‌که ۲۰۰ میلیون دلار هزینه ساخت آن شده قابل مقایسه با فیلم‌های کم‌هزینه نیست.

 

در اسکار کمتر سابقه داشته که فیلم‌های کم‌هزینه (لوباجت) انتخاب شوند. عموما فیلم‌های داستان‌پرداز قدرتمند، بیگ پروداکشن و ماجراجویانه، جایزه گرفته‌اند.

 

مثلا فیلم‌های عباس کیارستمی مورد توجه مراسم اسکار نبودند درحالی که یکی از آثار این فیلمساز فقید برنده نخل طلای کن شده است چون کیارستمی سعی می‌کرد سینما را ارزان تمام کند اما سینمای اصغر فرهادی پروداکشنی وسیع‌تر دارد.

 

هوشنگ گلمکانی| از آنجایی که نهادی دولتی مسوولیت معرفی فیلم به اسکار را برعهده دارد پس فیلمی‌را انتخاب می‌کند که با گرایش‌ها و حال و هوای خودش و سیاست‌های رسمی سازگار و نزدیک باشد. معمولا هم توجه نمی‌شود به‌اینکه فیلم برگزیده معیارهای موفقیت در رقابت‌های اسکار را دارد یا خیر؟ خیلی وقت‌ها هم فیلم‌های ارزشی برای حضور در اسکار انتخاب می‌شود.

 

احمد طالبی‌نژاد| امیدوارم نگهبان شب مطرح شود و چه‌بسا جایزه بگیرد من حتما خوشحال می‌شوم، میرکریمی فیلمساز خوبی است، چراکه فیلم بد در کارنامه‌اش ندارد و امیدوارم موضوع اخلاقی که تم همه فیلم‌های اوست بتواند نظر خارجی‌ها را هم جلب کند. اما اگر او انتخاب نشد و جایزه نگرفت، ما از انتخاب اشتباه خودمان درس بگیریم و بگذاریم گزینش فیلم برای اسکار سیر طبیعی خود را داشته باشد.

 

شاهین شجری کهن| بی‌تعارف باید بگویم که آقایان مسوول خودشان هم می‌دانند «نگهبان شب» موفقیت و شانسی در اسکار به دست نمی‌آورد ولی می‌خواهند آدم‌های موجه و بی‌دردسر را برای حضور در مجامع جهانی انتخاب کنند تا این افراد برای‌شان مشکل‌ساز نباشند، وگرنه چرا از میان نسل جدید و فیلم‌های جوانان، فیلمی‌را انتخاب نکردند؟

 

 

برچسب ها: نگهبان شب ، اسکار ، نماینده ایران ، رضا میرکریمی ، جشنواره جهانی ، سینمای ایران

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: نگهبان شب اسکار نماینده ایران رضا میرکریمی جشنواره جهانی سینمای ایران عنوان نماینده سینمای ایران معرفی فیلم به اسکار معیارهای موفقیت فیلمی را انتخاب ایران در اسکار رضا میرکریمی برای حضور اسکار معرفی انتخاب کنند منتقد سینما انتخاب فیلم اصغر فرهادی طالبی نژاد برای اسکار نگهبان شب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۶۸۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟

این اهمیت از آن‌روست که با توجه به آمارهای منتشر شده از‌سوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت می‌دهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربیننده‌ترین برنامه‌های رسانه‌ملی برنامه‌های مذهبی هستند. اما این‌که چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریال‌سازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.   سینما و فیلمسازی مذهبی  سینما ذاتا هنری قصه‌گو و در عین‌حال وابسته به تکنولوژی محسوب می‌شود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستان‌های برآمده از باورها و عقاید انسان‌ها در طول تاریخ است. همچنین به‌دلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که می‌تواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکل‌گیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغه‌های اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. به‌طورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و می‌توانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.   چرا سینمای دینی در ایران شکل نمی‌گیرد سینمای ایران اسلامی که به‌عنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سال‌هاست در تولیدات انواع فیلم‌های سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما به‌نظر می‌رسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آن‌هم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر اسلام به‌گونه‌ای که مطلوب خودشان است، به میدان آورده‌اند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجه‌ریزی و سریال‌سازی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام‌(ص) آن هم بدون رعایت ابتدایی‌ترین ملاحظاتی که می‌توان داشت.   تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را می‌توان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه هم‌راستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخر‌ترین آنها می‌تواند مجموعه‌هایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبان‌ها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه از‌سوی برخی با سهل‌انگاری دنبال می‌شود اما ماجرای آنها عمیق‌تر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش می‌شود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعه‌های تلویزیونی نه فقط به‌دور از اهداف سیاسی و ضد‌شیعی ساخته نشده‌اند بلکه دقیقا می‌دانند چه هدفی را دنبال می‌کنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل می‌گیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانه‌ها‌ و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود می‌دانند.   تصویری تحریف شده از امام صادق‌(ع)  به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق‌(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، از‌جمله پوشاندن چهره مبارک بنیان‌گذار مذهب شیعه‌(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق‌(ع) پایه‌گذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمی‌گوید.همین امر سبب شد برخی‌ مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق‌(ع) در مسجد النبی‌(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعه‌ای که مدعی روایت زندگی امام صادق‌(ع) است، نمی‌تواند بی‌هدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیان‌گذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟    حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریال‌سازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلی‌ها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق‌(ع) گرفته‌اند. آنها برخلاف شیعیان اثنی‌عشری، که امام موسی کاظم‌(ع) برادر کوچک‌تر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفته‌اند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق‌(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریان‌های صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی هم‌راستا با تفکر شیعی است‌ و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.   سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنش‌هایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری می‌شود، می‌توان به‌خوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دو‌قطبی‌سازی و پاک‌کردن تاریخ بهره می‌برند. به‌طور مثال شاید فیلمنامه‌ای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به‌خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب به‌تازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامه‌ها را از بین رویدادهایی برمی‌گزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیان‌شان را ستایش می‌کند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیت‌های ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا می‌کند.حتی برخی منتقدان شبکه‌های عربی نیز در مورد این سریال گفته‌اند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.    وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست به‌کار می‌شود ساخت سریال‌هایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیف‌ترین جایگاه خود قرار دارد راهبری می‌شود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوان‌المسلمین در مصر و حماس‌ در فلسطین که بزرگ‌ترین دشمن آنها محسوب می‌شود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آورده‌اند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلام‌هراسی را در دنیا تقویت کند.    در جنگ روایت‌ها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایت‌ها، سینمای ایران شیعی برای روایت صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و می‌توان به مجموعه‌هایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هر‌کدام دوره‌ای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار داده‌اند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیان‌گذار مذهب شیعه، به‌شدت احساس می‌شود.همان‌طور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آورده‌های علمی مسلمانان قطعا به جایی نمی‌رسید یا دست‌کم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانه‌های غرب را تا دوره‌ای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدن‌ها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغه‌مند و شیعه مواجه هستیم؟   دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبان‌های اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکل‌گیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانه‌ای با ماهیت سکولار است» گذشته و نه‌فقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواسته‌ای دارد و فیلم‌های دفاع‌مقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بوده‌اند.   جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما می‌توانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما به‌عنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطه‌ای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصه‌ها و پیروزی‌های علمی و فرهنگی است که موجب شکل‌گیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشی‌شدن دارد؛ ضمن این‌که امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیده‌شدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دست‌به‌کار شود تا در این جنگ رسانه‌ای از موثرترین و فراگیرترین رسانه‌ها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهم‌تر و ضروری‌تر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه می‌خواهد،  حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانی‌ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژی‌ها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتح‌شده با دنیای خارج است. در آخر این‌که به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلام‌شناسی می‌خواهد تا فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان سینمای ایران دست‌به‌کار شوند و مدیران سینمایی و صدا‌وسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهره‌مندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.

دیگر خبرها

  • ایساتیس پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه
  • فیلم| حمایت جانانه بازیگر زن برنده اسکار از جنبش دانشجویی آمریکا
  • «فسیل» در نمایش برخط هم رکورد زد
  • رفع مشکل بیکاری در لرستان نیازمند اعتبار و سرمایه‌گذاری است
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • حسن روحانی دلایل ردصلاحیتش را اعلام کرد
  • رضا شیخی درگذشت
  • فیلمبردار سینمای ایران درگذشت
  • هرگز به ژاوی نگفتم برادرت را بیرون کن